اسبغ

لغت نامه دهخدا

اسبغ. [ اَ ب َ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از سبوغ. یازیده تر. فراخ نعمت تر.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَسْبَغَ: کامل کرد
ریشه کلمه:
سبغ (۲ بار)
«أَسْبَغ» از مادّه «سَبْغ» (بر وزن صبر) در اصل به معنای پیراهن، یا زره گشاد و وسیع و کامل است; سپس به نعمت گسترده و فراوان نیز اطلاق شده است.
وسعت و تمام در صحاح گوید «شی‏ء سابغ ای کامل و سبغت النعمة: اتسعت» . نعمتهای ظاهری و باطنی خویش را بر شما فراوان بخشید و تمام کرد . درع سابغ زرهی است که وسیع و و کامل باشد آیه دستور است به داود نبی زره‏های وسیع و کامل به ساز و در بافتن آنها اندازه نگه دار. در نهج البلاغه خطبه 180 آمده «وَ اَسْبَغَ عَلَیْکُمُ الْمَعاشَ» در وسائل زندگی بر شما وسعت داده. از این مادّه فقط دو کلمه‏فوق در قرآن یافته است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال مکعب فال مکعب فال فرشتگان فال فرشتگان فال چای فال چای