ابن معلم

لغت نامه دهخدا

ابن معلم. [ اِ ن ُ م ُ ع َل ْ ل ِ ] ( اِخ ) ابوالغنایم محمدبن علی بن فارس واسطی هرثی ، ملقب به نجم الدین. شاعر عرب. اشعار او بلطف و رقت معروف است و بیشتر در عشق و غزل می سروده و چون غالباً اندوهناک و حزین است در مجالس سماع صوفیه خوانده میشد و وعاظ به آن استشهاد میکردند. او با ابن تعاویذی معاصر است. ابن معلم در هُرث ، ده فرسخی واسط، مسقطالرأس خویش ، به سال 592 هَ.ق. درگذشته است. مولد او در سنه 501 بوده است.
ابن معلم. [ اِ ن ُ م ُ ع َل ْ ل ِ ] ( اِخ ) ابوالحسن. از امرا و اکابر رجال دولت آل بویه. او بزمان بهاءالدوله در بغداد نفوذی کامل داشت و بهاءالدوله را بمصادره بسیاری از مردم واداشت. در سال 382 هَ.ق. لشکر بهاءالدوله شوریده از او درخواست کردند ابن معلم را بدانها سپارد و بهاءالدوله کُرهاً او را تسلیم کرد و لشکریان بهمین سال او را بقتل رسانیدند.

فرهنگ فارسی

شاعر عرب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت