جامع و مانع

لغت نامه دهخدا

جامع و مانع. [ م ِ ع ُ ن ِ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) در اصطلاح منطق ، صفت حدی است که شامل تمام افراد خود بوده و بر غیر افراد خود صادق نباشد. آن تعریفی که همه افراد معرف را فرا گیرد و از دخول اغیار در تعریف مانع باشد حدی که طرد و عکس آن برمحدود درست آید: تعریف باید جامع و مانع باشد؛ حد باید مطرد و منعکس گردد، طرد و عکس باید صحیح باشد.

فرهنگ فارسی

صفت حدی است که شامل تمام افراد خود بوده و بر غیر افراد خود صادق نباشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشق فال عشق فال مارگاریتا فال مارگاریتا