گنگ شدن

لغت نامه دهخدا

گنگ شدن.[ گ ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) لال شدن. خَرَس :
هرکه تو را هجو گفت و هجو تو برخواند
روز شهادت زبان او بشود گنگ.منجیک.تیره شد آب و گشت هوا روشن
شد گنگ زاغ و بلبل گویا شد.ناصرخسرو.گر زبانم گنگ شد در وصف تو
اشک خون آلود من گویا خوش است.عطار.رجوع به گنگ و گنگ گشتن شود.

فرهنگ معین

(گُ. شُ دَ ) (مص ل . ) لال شدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لال شدن ابکم گشتن .

ویکی واژه

لال شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال اعداد فال اعداد فال تک نیت فال تک نیت