ولایت جوی

لغت نامه دهخدا

ولایت جوی. [ وَ/ وِ ی َ ] ( نف مرکب ) جوینده ولایت. جویای ولایت و فرمانروائی : اینها را که خواجه میگوید ولایت جویانند، نتوانند گذاشت تا دم زنند. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

جوینده ولایت جویای ولایت و فرمانروائی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال راز فال راز فال قهوه فال قهوه فال چای فال چای