بی نعل

لغت نامه دهخدا

بی نعل. [ ن َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + نعل ) کنایه از بی برگ و بی سامان و بینوا و فقیر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نعل شود.

فرهنگ فارسی

کنایه از بی برگ و بیسامان و بینوا و فقیر ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم