لعینه

لغت نامه دهخدا

( لعینة ) لعینة. [ ل َ ن َ ] ( ع ص ) لعینه. تأنیث لعین :
زمانه گنده پیری سالخورده ست
بپرهیز ای برادر زین لعینه.ناصرخسرو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال عشقی فال عشقی فال راز فال راز