شوم روی

لغت نامه دهخدا

شوم روی. ( ص مرکب ) نامبارک روی. منحوس رخ. مقابل فرخ لقا :
به گفتار گرسیوز شوم روی
گران کرد بیهوده دل را بدوی.فردوسی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال رابطه فال رابطه فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت