حسن مقدم

لغت نامه دهخدا

حسن مقدم. [ ح َ س َ ن ِ م ُ ق َدْ دَ ] ( اِخ ) او راست : نمایشنامه ای به نام «جعفرخان از فرنگ آمده » که در 1301 هَ. ق. چاپ شده است. ( ذریعه ج 5 ص 109 ) ( تاریخ ادبیات معاصر ایران ).

فرهنگ فارسی

اوراست نمایشنامه بنام جعفر خان از فرنگ آمده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت