حداث

لغت نامه دهخدا

حداث. [ ح ُدْ دا ] ( ع ص ، اِ ) جماعتی که سخن کنند. جمع است برخلاف قیاس حملاً علی نظیره سامر و سمار: فوجدت ( فاطمة ) عنده ( النبی ) حداثاً؛ ای جماعة یتحدثون. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

جماعتی که سخن کنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ