بیلیک

لغت نامه دهخدا

بیلیک. ( ترکی - مغولی ، اِ ) بیلک. || پند و نصیحت نیک. || رای نیک. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بیلک شود.
بیلیک. ( ع اِ ) فوجی از قشون. ( از دزی ج 1 ص 136 ).

فرهنگ فارسی

فوجی از قشون
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال حافظ فال حافظ استخاره کن استخاره کن فال چوب فال چوب