بی گرو

لغت نامه دهخدا

بی گرو. [ گ ِ رَ / رُو ] ( اِ مرکب ) ( از: بی + گرو ) بدون وثیقه : بی گرو و گواهی هزار تومان از من بقرض گرفته و حالا دو سال است او سواره است و من پیاده. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به گرو شود.

فرهنگ فارسی

بدون وثیقه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ای چینگ فال ای چینگ فال ماهجونگ فال ماهجونگ