تماض

لغت نامه دهخدا

تماض. [ ت َ ض ض ] ( ع مص ) باهم ستیهیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد