دانشنامه اسلامی
جلل (۲ بار)
بزرگی قدر. ذات پروردگارت ماندنی است که صاحب عظمت و اکرام است . راغب گوید: جلالة بزرگی قدر است و جلال بدون تاء به معنی بالاترین عظمت است و از صفات مخصوص خداست و در غیر او بکار نرفته. اقرب الموارد آن را از بصائر نقل میکند. طبرسی آن را عظمت و کبریا معنی کرده، صحاح گوید: جلال اللّه: عظمت خدا. ابن اثیر در نهایه نیز عظمت گفته است . در نهج البلاغه هست که آن حضرت به عثمان فرمود «فَلا تَکونَنَّ لِمَرْوانَ سَیِّقّةً یَسُوقُکَ حَیْثُ شاءَ بَعْدَ جَلالِ الْسِنِّ وَ تَقَضِّیِ الْعُمُرِ»خطبه: 162 سوق شده مروان مباش که تو را هر جا بخواهد سوق کند بعد از بزرگی سنّ و گذشتن عمرت (آلت دست مروان مباش). جلال یضمّ اوّل صفت مشبهه است به معنی عظیم (صحاح) محمد عبده در عبارت نهج البلاغه احتمال داده که جلال بضمّ جیم به معنی عظیم باشد و در این صورت اضافه صفت به سوی موصوف است ولی ابتدا آن را عظمت معنی کرده است در قاموس گفته ابوالجلال کنیه زبیر بن عمر و وامّ الجلال کنیه دختر عبداللّه بن کلیب آمده . به هر حال اگر معنای جلال بالاترین عظمت و شأن باشد چنانکه راغب و اقرب الموارد گفته است در این صورت از صفات خاصّه خداست . در کشّاف گوید: صفت ذوالجلال و الاکرام از اعظم صفات منقول است «اَلِظُّوا بِیاذِا الْجَلالِ وَ الْاِکْرامْ» بدرگاه خدا الحاح کنید به خطاب یا ذالجلال و الاکرام در نهایه این کلام نسبت به حدیث داده و در اقرب الموارد مادّه ل ظ ظ آن را قول ابن مسعود دانسته است با اضافه «فی الدعاء» بعد از «الظوّا». نا گفته نماند صفت ذو الجلال و الاکرام فقط دو دفعه در قرآن مجید آمده است یکی آیه گذشته و دیگری آخر سوره رحمن .