اشک مصیبت

لغت نامه دهخدا

اشک مصیبت. [ اَ ک ِ م ُ ب َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اشک غم. اشک اندوه :
چنان باید فشانداشک مصیبت
که پشتیبان شود بهر کمرها.کلیم ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

اشم غم اشک اندوه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال زندگی فال زندگی فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت