فلوطین
فرهنگ فارسی
فلوطن فلوطینس
دانشنامه آزاد فارسی
فِلوطین
(یا: پلوتینوس؛ افلوطین) فیلسوف رومی، بنیادگذار مکتب نوافلاطونی. در اسیوط، واقع در مصر، متولد شد. به مدت دَه سال نزد آمونیاس ساکاس در اسکندریه تحصیل کرد و در حدود ۲۴۴م به رم رفت و در آن جا مکتبی بنیاد نهاد. فلوطین دربارۀ دانایی فیثاغورسی و افلاطونی و نیز دربارۀ ریاضت گرایی سخن می گفت. تأثیر سخنان وی در شنوندگانش چنان بود که برخی از آنان ثروتشان را به مستمندان می بخشیدند، بردگانشان را آزاد و زندگی خود را وقف مطالعه و پرهیزگاری مرتاضانه می کردند. پلوتینوس در ۶۰سالگی، با اجازۀ گالینوس، امپراتور روم، طرحی ریخت تا جامعه ای اشتراکی براساس الگوی جمهوری افلاطون برپا دارد، اما این طرح به سبب مخالفت مشاوران گالینوس به شکست انجامید. پلوتینوس تا پایان عمر به تدریس و نگارش ادامه داد. آثارش مشتمل بودند بر ۵۴ رساله به زبان یونانی، به نام اِنِئادها/تاسوعات، شش گروه که هریک نُه کتاب را شامل می شد. احتمال می رود که شاگردش فرفوریوس، که نوشته های او را ویرایش می کرد، چنین ترتیبی داده باشد. نظام فکری فلوطین عمدتاً بر پایۀ «نظریۀ مُثُل» افلاطون استوار بود، اما در حالی که افلاطون مُثل ازلی را حلقه های پیوندی میان پروردگار متعالی و جهان ماده می انگاشت، فلوطین آموزۀ صدور یا فیض را پذیرفت. در این آموزه، این فکر به ذهن القا می شود که نیروها به گونه ای پیوسته از طریق چند عامل، از «هستی مطلق» یا احدیت به جهان مخلوق انتقال می یابند؛ نخستین این عوامل عقل ناب است، که روح جهان از آن سرچشمه می گیرد؛ از این عقل، به نوبت، روان های آدمیان و جانوران و سرانجام ماده پدید می آید. از این رو، موجودات انسانی به دو جهان تعلق دارند، جهان محسوسات و جهان عقل ناب. از آن جا که ماده علت هر گونه بدی است، هدف زندگی باید گریز از جهانِ مادی محسوسات باشد و به همین سبب مردم باید از همۀ تمایلات خاکی روی برتابند و به تأمل عقلانی روی آورند. اشخاص، با پالایش جان از راه اندیشه ورزی، می توانند خود را به تدریج به مرحله ای از روشن بینی برای شناخت عقل و سرانجام به وحدتی کامل و خلسه آمیز با احدیت، یعنی خدا، ارتقا دهند. فلوطین ادعا می کرد که در طول عمر خود چندین بار طعم این خلسۀ ملکوتی را چشیده است. نیز ← نوافلاطونی_گرایی
دانشنامه اسلامی
پس از حمله اسکندر به اقصی نقاط جهان قدیم، مرکز دانش و فلسفه از آتن به اسکندریه منتقل شد. اسکندریه در آن دوران قریب به یک میلیون نفر جمعیت داشت و مرکز برخورد پرشور تفکرات گوناگون بود؛ اما شناخت ما از این تفکرات و اندیشه های بسیار مختلف، بسیار اندک است، چرا که کتاب خانه مشهور این شهر چندین بار به آتش کشیده شد.
علاوه بر این، اندیشمندان مکتب اسکندریه بر خلاف یونانیان اصرار چندانی بر مکتوب نمودن عقاید خود نداشتند، چرا که اکثراً هدف از علم را نه آموزش، که یک رهایی فردی می دانستند و در نتیجه دیگر نیازی به نوشتاری نمودن ماحصل اندیشه خود نمی دیدند. اما در میان همه آنان فلوطین یک استثنا است. او به اصرار شاگردان خود دست به نوشتن زد و نوشته های او را شاگردش، فرفوریوس در 54 رساله گردآورد. فرفوریوس نوشته ها را در شش دسته نه تایی مرتب ساخت و هر دسته را یک «انئاد» نامید. (در زبان یونانی به معنای نه گانه است و در عربی تاسوعات نامیده می شود)
فلوطین به یمن این نوشته ها، یکی از مؤثرترین و الهام بخش ترین فیلسوفان جهان گردید. بدون اغراق می توان گفت از لحاظ میزان تأثیر فلسفه فلوطین، که مهم ترین فیلسوف نو افلاطونی و به نوعی نماینده تمام و کمال آن است، تنه به فلسفه افلاطون و یا ارسطو می زند.
بدون شک مسیحیت نخستین، مایه های فکری خود را از فلسفه فلوطین به دست آورد. فلوطین به همراه «اورینس» شاگرد «آمونیاس ساکاس» موسس مکتب نوافلاطونی بوده است.
تاثیر فلوطین تنها به فلسفه دوران سده های میانه و مسیحیت منحصر نمی گردد. فلسفه فلوطین در یکی از جذاب ترین مکاتب فلسفی قرام هم موثر است. بعضی از فیلسوفان که در زمره اگزیستانسیالیم طبقه بندی می شوند نیز متاثر از فلوطین اند. «آلبر کامو» رساله دکتری فلسفه خود را به «مسئله شر در نزد فلوطین» اختصاص داد و «کارل یاسپرس» او را به عنوان یکی از افراد موثر در فلسفه خود دانست و در مورد فلسفه او کتابی مستقل نگاشت.