میتو

لغت نامه دهخدا

میتو. ( اِ ) نوعی از چوبدستی که دارای سری است شبیه به مرغ با نوکی تیز. ( ناظم الاطباء ).
میتو. ( اِخ ) دهی است از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز، واقع در 22 هزارگزی باختر سقز با 100 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز .

دانشنامه عمومی

میتو (کلمبیا). میتو ( به اسپانیایی: Mitú ) یک سکونتگاه مسکونی در کلمبیا است که در بخش واوپس واقع شده است.
میتو ۱۶٫۴۲۲ کیلومترمربع مساحت و ۱۴٬۱۱۲ نفر جمعیت دارد و ۱۸۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

میتو (ژاپن). میتو (ژاپن)(Mito)
برج هنر، میتو، ژاپن
شهر و مرکز استان ایباراکی، در ژاپن، به فاصلۀ ۱۰۰کیلومتری شمال شرقی توکیو. جمعیت آن ۲۴۶,۳۰۰ نفر است (۱۹۹۵). قلعه شهری قدیمی و مرکز اداری و آموزشی است. تولیدات آن عبارت اند از مواد شیمیایی، آهن، ابزار فولادی، و ماشین آلات برقی. میتو پایگاه مهم نظامی و ایدئولوژیکی در دورۀ حکومت سلسلۀ شوگونی توکوگاوا (۱۶۰۰ـ ۱۸۶۸) در اِدو، پایتخت ژاپن، بود. توسعۀ شهر به منزلۀ مرکز حمل و نقل و صنعت، با احداث راه آهن میتو در ۱۸۸۹ آغاز شد. پارک کایراکوئن (طراحی ۱۸۴۲)، یکی از سه پارک زیبا و مشهور ژاپن است و شکوفه های درختان آلوی آن شهرت زیادی دارد.
میتو (ویتنام). میتو (ویتنام)(My Tho)
نمایی از شهر میتو، ویتنام
بندر و مرکز استان تین گیانگ، در جنوب ویتنام، کنار شاخۀ شمالی دلتای مکونگ، به فاصلۀ ۷۰کیلومتری جنوب غربی هوشی مین سیتی. جمعیت آن ۱۱۹,۴۰۰ نفر است (۱۹۹۸). قبلاً پایگاه دریایی بود. این شهر تا قرن ۱۷، که آنامی ها آن را اشغال کردند، تحت حکومت کامبوج بود. فرانسویان از ۱۸۶۲ تا ۱۹۵۴ میتو را در اشغال داشتند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم