کلمه باجی به معنای خواهر یا دخترخاله استفاده میشود و معمولاً به عنوان یک اصطلاح محبتآمیز برای اشاره به یک زن یا دختر جوان به کار میرود. در زبان محاورهای، باجی به معنای دوستانه و صمیمانه به کار میرود و ممکن است در برخی از نقاط ایران با معانی مختلفی استفاده شود. باجی یکی از کلمات محاورهای و دوستانه در زبان فارسی است که بیشتر در مکالمات غیررسمی و روزمره مورد استفاده قرار میگیرد.

باجی
لغت نامه دهخدا
باجی. ( ص نسبی ) لفظ فارسی است بمعنی خراجی و باج دهنده. ( غیاث ). باجگزار. ( آنندراج ). || ( اِ ) باج و خراج نامعین. ( ناظم الاطباء ).
باجی. ( ترکی، اِ ) در ترکی بمعنی خواهر و همشیره. ( غیاث ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). خواهر ( خراسان ). از ثقات ایران مسموع شده که این لفظ مخصوص خطاب بخواهر است نه مرادف آن.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - خواهر همشیره. ۲ - زنی ناشناس: باجی از جلو دکان رد شو. ۳ - خادمه.
وی در طب و ادب مهارت داشت
جملاتی از کلمه باجی
آنجو مودی یک طراح لباس هندی است که برای باجیرائو مستانی (2015) و راملیلا (2013) طراحی کرده است. او جایزه فیلم فیر را برای بهترین طراحی صحنه و لباس در سال 2016 دریافت کرد
دورهٔ پیش از دبستان مربوط به مکتب خانههایی با حضور آخوند باجیها بوده که آموزش اولیه به مانند مهد کودک را بر عهده داشتهاند. در این دوره کودکان تا اذان ظهر تحصیل میکردند.
باجی شاعر، که نامش سلیمان است، از دانشمندان اندلس بود. شعر زیر از اشعار اوست که ابن خلکان دروفیات الاعیان نقلش کرده است:
ایا تبریز، بستان باج جانها که فرمان ده توی بر جان و باجی
کنیه ابو عبداللّه، استاد حسین منصور حلاج ایذ.نسبت با جنید کند، و با خراز صحبت کرده بود و خود از اقران ایشانست و جز ازیشان و بوعبداللّه نباجی دید و وی عالم بود بعلوم حقایق. اصل او از یمن است.