نقش پرداز

لغت نامه دهخدا

نقش پرداز. [ن َ پ َ ] ( نف مرکب ) نقاش. مصور. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نقش پیوند. ( ناظم الاطباء ). صورتگر :
بدان گلشن رسید آن نقش پرداز
همان نقش نخستین کرد آغاز.نظامی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نقاش مصور : از طبع رنگ آمیزش دل نقش پردازان ختا ببادیه حیرت سرگردان .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم