میرکه

لغت نامه دهخدا

( میرکة ) میرکة. [ رَ ک َ ] ( ع اِ ) بالشچه پیش پالان که چون سوار مانده گردد پای خود را بر آن گذارد. ( منتهی الارب ، ماده ورک ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
میرکه. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد، واقع در 24 هزارگزی شمال خاوری گهواره با 100 تن سکنه. آب آن از سراب و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

بالشچه پیش پالان که چون سوار مانده گردد پای خود را بر آن گذارند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت