لطفه

واژه لطفه به معنای هدیه، ارمغان یا پیشکش به کار می‌رود. به عنوان مثال، گفته می‌شود لطفه‌ای از فلانی برای ما رسید که نشان‌دهنده دریافت هدیه‌ای از سوی شخصی است. این واژه در متون کهن فارسی به همین معنای نیکو و ارزشمند به کار رفته است. به علاوه نام دهی است از دهستان بیونیچ، واقع در بخش کرند از شهرستان شاه‌آباد. این روستا در فاصله ۱۴ هزارگزی شمال کرند و ۳ هزارگزی روستای جامی قرار گرفته است. منطقه اطراف روستا عمدتاً دشت بوده و دارای آب و هوای سردسیر است. بر اساس اطلاعات موجود، جمعیت این روستا حدود ۴۰ نفر است. منبع تأمین آب شرب و کشاورزی روستای لطفه از چشمه و همچنین زهاب رودخانه محلی تأمین می‌شود. محصولات عمده این روستا شامل غلات به صورت دیم و همچنین لبنیات است. فعالیت‌های اقتصادی اهالی عمدتاً بر پایه کشاورزی و دامداری استوار است. دسترسی به روستا از طریق راه‌های مالرو امکان‌پذیر است که نشان‌دهنده طبیعت کوهستانی و روستایی منطقه است.

لغت نامه دهخدا

( لطفة ) لطفة. [ ل َ طَ ف َ ] ( ع اِ ) هدیة. یقال: جاء لنا لطفة من فلان. ( منتهی الارب ). ارمغان. پیشکشی.
لطفه. [ ل ُ ف ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بیونیچ بخش کرند شهرستان شاه آباد. واقع در 14هزارگزی شمال کرند و 3هزارگزی ده جامی. دشت، سردسیر و دارای 40 تن سکنه. آب آن از چشمه و زه آب رودخانه محلی. محصول آنجا غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جمله سازی با لطفه

چنانش لطفها کرده ست زنهار که با آن کافر بی دین نگویند
عشق تو ز لطفها که با ما کردست چشمم صدف لؤلؤ لالا کردست
لطفهای مضمر اندر قهر او جان سپردن جان فزاید بهر او
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال انبیا فال انبیا فال درخت فال درخت فال راز فال راز