مدح گوینده

لغت نامه دهخدا

مدح گوینده. [ م َ ی َ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) مدح گوی. رجوع به مدحت سرای و مدح گوی شود :
کیمیای زر درویش کف راد تو است
مدح گوینده چنین گوید با مدح نیوش.سوزنی.

فرهنگ فارسی

مدح گوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال میلادی فال میلادی فال اوراکل فال اوراکل فال رابطه فال رابطه