پوشاکی

لغت نامه دهخدا

پوشاکی. ( ص لیاقت ) در خور پوشیدن. پوشیدنی. مقابل خوراکی. || ( اِ ) جامه. لباس. کسوة.

فرهنگ فارسی

در خور پوشیدن پوشیدنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت