کامروا کردن

لغت نامه دهخدا

کامروا کردن. [ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بهره مند و برخوردار کردن. پیروز و چیره ساختن. رجوع به کامروا و کامروا شدن و کامروا گشتن شود.

فرهنگ فارسی

بهره مند و برخوردار کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم