لغت نامه دهخدا ناچریدن. [ چ َ دَ ] ( مص منفی ) چرا نکردن. چیزی نخوردن. لب از خوردن بستن. بر اثر فقر یا نقاهت غذا نخوردن : گرفتار در دست آز و نیازتن از ناچریدن به رنج و گداز.فردوسی.