لغت نامه دهخدا
صیر. ( اِخ ) موضعی است در نفتالی در جوار دریای جلیل. ( صحیفه یوشع 19:35 ) ( قاموس کتاب مقدس ).
صیر. ( اِخ ) کوهی است باجاء به بلاد طی و مغاره های خانه مانند دارد. ( معجم البلدان ).
صیر. ( اِخ ) کوهی است بر ساحل بین صیراف و عمان. ( معجم البلدان ).
صیر. [ ی َ ] ( ع اِ ) ج ِ صیرة. رجوع به صیرة شود.
صیر. [ ص َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) خوب صورت. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || ( اِ ) گور. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گروه. ( منتهی الارب ). الجماعة. ( اقرب الموارد ).