صورت پذیر

لغت نامه دهخدا

صورت پذیر. [ رَ پ َ ] ( نف مرکب ) پذیرنده صورت. قبول کننده صورت. || انجام شدنی. ممکن.

فرهنگ عمید

انجام شدنی، ممکن.

فرهنگ فارسی

۱ - پذیرنده صورت قبول کننده صورت . ۲ - جوهری که صورت قبول کند . ۳ - انجام شدنی ممکن : اثری از آثار و معالم علم ... جز بر سده سیادت و وساده حشمت او صورت پذیر نیست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم