عبارت «شاخ و بال» در فارسی به معنای شاخهها و بالهای درخت است، ولی کاربرد آن فراتر از معنی ظاهری است و بهصورت کنایهای برای جزئیات اضافی، بخشهای گسترشیافته یا عناصر حاشیهای یک مطلب یا داستان به کار میرود. این واژه ترکیبی از «شاخ» به معنای شاخه و «بال» به معنای شاخههای فرعی یا انشعابات است و بیانگر بخشهای گسترشیافته و غیرضروری یک موضوع میباشد. در متون ادبی و تاریخی، «شاخ و بال» برای توصیف جزئیات زیاد، حواشی یا قسمتهای گسترشیافته یک روایت استفاده شده است. از نظر معنایی، این عبارت با واژههایی مانند حواشی، جزئیات اضافی و بخشهای گسترشیافته هممعنی است. در مکالمات روزمره یا نوشتار ادبی، وقتی گفته میشود چیزی «شاخ و بال دارد»، منظور این است که آن موضوع دارای جزئیات و انشعابات زیاد است و گاهی برای کوتاهسازی یا اصل مطلب نیاز به حذف آنهاست. این عبارت بار معنایی توصیفی دارد و هم میتواند برای انتقاد از پرگویی و هم برای اشاره به ساختار گسترده یک متن به کار رود.
شاخ و بال
لغت نامه دهخدا
- شاخ و بال قصه را زدن؛ فروع و حواشی آن را حذف کردن.
فرهنگ فارسی
جمله سازی با شاخ و بال
من نیستم آن گل کز آب زرقت تازه شودم شاخ و بال و یالم
داغ تو زد به گلشنم آتش چنانکه سوخت از شاخ و بال بن همه هم خشک و هم ترم