حیاض

لغت نامه دهخدا

حیاض. ( ع اِ ) ج ِ حوض ، به معنی جایی که برای آب سازند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) : و ریاض از غایت طراوت و نضارت تازه و خندان و حیاض بعد از بستگی و تشنگی سیراب و گشاده عنان. ( جهانگشای جوینی ). رجوع به حوض شود.

فرهنگ معین

(حِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ حوض .

فرهنگ عمید

= حوض

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع حوض آبدانها آبگیرها تالابها.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حیاض از حدود مشعرالحرام است.
حدّ مشعرالحرام ـ بنابر آنچه در روایات و کلمات فقها آمده ـ از مأزمین تا حیاض و تا وادی محسّر است.

ویکی واژه

جِ حوض.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال احساس فال احساس فال راز فال راز فال انبیا فال انبیا