منظور از دشمن، اشرار، گروهها و دولتهایی هستند که با نظام جمهوری اسلامی ایران در حال جنگ بوده یا قصد براندازی آن را دارند و یا اقداماتی علیه امنیت ملی انجام میدهند. طبق تبصره این ماده، در صورتی که دادگاه نتواند دشمن یا دولت متخاصم را شناسایی کند، موضوع از طریق قوه قضائیه به شورای عالی امنیت ملی ارجاع میشود و نظر این شورا ملاک عمل خواهد بود. علاوه بر این، به نظر میرسد که در قانون تعزیرات و قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح، مفهوم دشمن به جز در مواردی که شواهدی وجود دارد، لزوماً به دولتی که در حال جنگ با ایران است محدود نمیشود و حتی ممکن است شامل افرادی با تابعیت ایرانی نیز باشد. در حالت کلی دشمن به فرد یا گروهی اطلاق میشود که بهطور قهری مخالف یا تهدیدکننده به شمار میرود. این مفهوم به عنوان یک عنصر اساسی برای افراد و جوامع در نظر گرفته شده است. این اصطلاح نقش اجتماعی شناسایی یک موجود خاص به عنوان تهدید را ایفا میکند و در نتیجه واکنشهای احساسی قوی را نسبت به آن موجودیت برمیانگیزد.

دشمن
لغت نامه دهخدا
دشمن. [ دُ م َ ] ( اِ مرکب ) ( از: دش، بد و زشت + من، نفس و ذات، و برخی گویند مرکب از «دشت » به معنی بد و زشت و «من » است ) بدنفس. بددل. زشت طبع. به معنی مفرد و جمع بکار رود. ( از غیاث ). آنکه عداوت می کندبه شخص و کسی که ضرر می رساند. حریف مخالف و ضد و معارض و مبغض. ( ناظم الاطباء ). بدخواه. بدسکال. بَغوض. ( دهار ). بَغیض. حَص. حُصاص. خَصم. خَصیم. رَهْط. رَهَط. عادی. عَدوّ. مشاحن. ( منتهی الارب )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) آنکه بد خواه دیگریست عدو خصم مخالف مقابل دوست حب.
ویکی واژه
nemico
آن که بد فرد دیگری را خواهان است؛ عدو.
جملاتی از کلمه دشمن
پسندیدهٔ دشمنان نیز باشد ز بس دوست او را پسندیده باشد
به قدرت رسیدن شاکر در مافیا باعث ایجاد دشمنان زیادی برای او شد…
سگالندهٔ کاردان وقت کار ز دشمن به دشمن شود رستگار