بچند

لغت نامه دهخدا

بچند.[ ب َ چ َ ] ( اِ ) صورتی است از پژند. برغست. قنابری. پژند. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به پژند و برغست شود.
بچند. [ ب ِ چ َ ] ( ادوات استفهام ) به چقدر. به چه قیمت. ( آنندراج ). به چه مقدار. ( ناظم الاطباء ).
- امثال :
کس نگوید خرت بچند ؟

فرهنگ فارسی

به چقدر به چه قیمت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم