خاج

لغت نامه دهخدا

خاج. ( ارمنی ، اِ ) بر وزن تاج بمعنی چلیپا باشد که صلیب نصاری است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ). رجوع بصلیب شود. || نرمه گوش یعنی جائی که گوشواره در آن کنند. ( برهان ) ( آنندراج ) :
دولت از خاج گوش بنده تو
بنده را حلقه درکشند بخاج. سوزنی.|| دار. یکی از اشکال ورق بازی ( قمار ). رجوع به صلیب و رجوع به چلیپا شود.

فرهنگ معین

[ ارمن . ] (اِ. ) ۱ - صلیب ، چلیپا. ۲ - یکی از خال های ورق ، گشنیز.
(اِ. ) نرمة گوش که در آن گوشواره کنند.

فرهنگ عمید

۱. چلیپا، صلیب.
۲. (زیست شناسی ) گشنیز.
۳. در ورق بازی، گشنیز.
نرمۀ گوش.

فرهنگ فارسی

چلیپا، صلیب، داری که حضرت عیسی رابر آن آویختند
( اسم ) صلیب چلیپا . یا خاج اعظم . صلیبی که عیسی را بدان دار کشیدند .

ویکی واژه

صلیب، چلیپا.
یکی از خال‌های ورق، گشنیز.
نرمة گوش که در آن گوشواره کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم