تعشق

لغت نامه دهخدا

تعشق. [ ت َ ع َش ْ ش ُ ] ( ع مص ) عشق نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). عاشقی نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). تکلف عشق. ( از اقرب الموارد ). عشق و عشق ورزی و محبت و دوستی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ عَ شُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) عاشقی کردن .

فرهنگ عمید

۱. عاشق شدن، عشق ورزیدن.
۲. اظهار عشق کردن.

فرهنگ فارسی

عاشق شدن، عشق ور یدن، اظهارعشق کردن
( مصدر ) عاشق شدن مهر ورزیدن عاشقی نمودن .

ویکی واژه

عاشقی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی فال ابجد فال ابجد