تابستانی

لغت نامه دهخدا

تابستانی. [ ب ِ / ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به تابستان، صیفی. آنچه که مخصوص این فصل باشد: خانه تابستانی. لباس تابستانی. ازض ٌ مصیفه؛ زمین تابستانی. ( منتهی الارب ). مکان ٌ مصیف؛ جای تابستانی. ( منتهی الارب ). مکان ٌ مصیوف؛ جای تابستانی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به تابستان صیفی لباس تابستانی خان. تابستانی.

فرهنگستان زبان و ادب

{aestival / estival} [زیست شناسی] ویژگی آن دسته از پدیده های مربوط به نمو که در فصل تابستان اتفاق می افتد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل استخاره کن استخاره کن