کرفت. [ ک ِ رِ ] ( اِ ) چرکنی و کثافت باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). چرکینی. پلیدی. نجاست. ناپاکی. ( ناظم الاطباء ). شوخگنی. شوخگینی. || ( ص ) شخصی را گویند که خود را از نجاست پاک نسازد و ملاحظه از نجاست نکند. ( برهان ) ( آنندراج ).کسی که خود را از نجاست و پلیدی و آلایش پاک نسازد واز نجاست پرهیز نکند. ( ناظم الاطباء ). چرکین. کثیف. کسی که خود را چرک دارد. ( یادداشت مؤلف ). شوخگین.
کرفت. [ ک ِ رِ ] ( اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی میانه شمال و مغرب شهر خفر. ( فارسنامه ناصری ).
(کِ رِ ) (ص. ) پلیدی، نجاست، چرک.
پلید، چرکین.
پلید، چرکین، کنفت هم میگویند
( صفت ) چرکین کثیف پلید.
کرفت ( جهرم )، روستایی در مجاورت روستای آبسرداز توابع بخش خفر شهرستان جهرم در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان سفیدار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۱۲۱۵ نفر ( ۳۳۴ خانوار ) بوده است. از این تعداد ۶۱۳ نفر زن و ۶۰۲ نفر مرد هستند.
کرفت (دهانه). کرفت یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۸ دهانه اقماری دارد.
نام روستایی در شهرستان جهرم استان فارس به معنی گوشه افتاده.کر به معنی گوشه و افت به معنی افتاده.