لغت نامه دهخدا
پرنا. [ پ َ ] ( اِ ) دیبای منقش لطیف و نازک را گویند. ( برهان ). دیبای منقش در غایت لطافت و نزاکت. پرنو. پرنون. پرنیا. ( رشیدی ). پرنیان. نوعی از دیبای منقش بود که در غایت لطافت و نزاکت باشد. ( جهانگیری ). ظاهراً صاحب فرهنگ جهانگیری الف زائد کلمه پرن را در شعر منوچهری و ادیب صابر جزء کلمه شمرده و از این طریق کلمه مستقل پدید آورده و ضبط کرده است و آن الف ، الف اطلاق است. و صاحب فرهنگ رشیدی و برهان قاطع نیز از او پیروی کرده اند.