ول دادن. [ وِ دَ ] ( مص مرکب ) رها کردن. آزاد کردن. آزاد گذاشتن. - ول دادن صدا ؛ در تداول ، آواز خواندن. سر دادن صدا. دادوبیداد کردن. آواز برآوردن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). - ولش دادن ؛ در تداول ، ول دادن. ( لغات عامیانه جمال زاده ). رجوع به ول دادن شود. || آزاد کردن کسی از زندان.
فرهنگ معین
(وِ. دَ ) (مص م . ) ۱ - رها کردن ، آزاد کردن . ۲ - آزاد کردن کسی از زندان .
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- رهاکردن آزادکردن آزاد گذاشتن . ۲- آزاد کردن کسی از زندان .یا ولا دادن صدا. ۱- آواز خواندن . ۲- داد و بیداد کردن .