مکتتم

لغت نامه دهخدا

مکتتم. [ م ُ ت َ ت ِ ] ( ع ص ) سحاب مکتتم ؛ ابر بی بانگ و رعد. || پنهان دارنده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اکتتام شود.
مکتتم. [ م ُ ت َ ت َ ] ( ع ص ) پوشیده. ( غیاث ) ( آنندراج ). پوشیده شده. پنهان داشته شده. پنهان :
ملک خراسان به تیغ بازستانی ز غز
پس چه کنی در نیام گنج ظفر مکتتم.خاقانی.فعل بر ارکان و فکرت مکتتم
لیک در تأثیر و وصلت دو بهم.مولوی ( مثنوی چ رمضانی ص 407 ).هست بازیهای آن شیر علم
مخبری از بادهای مکتتم.مولوی ( مثنوی چ رمضانی ص 264 ).

فرهنگ معین

(مُ تَ تَ ) [ ع . ] (اِمف . ) پنهان داشته ، مخفی داشته .
(مُ تَ تِ ) [ ع . ] (اِفا. ) پنهان دارنده .

فرهنگ عمید

پنهان دارنده.

ویکی واژه

پنهان داشته، مخفی داشته.
پنهان دارنده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال مکعب فال مکعب فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال فرشتگان فال فرشتگان