مهیل

لغت نامه دهخدا

مهیل. [ م َ ] ( ع ص ) ریخته از خاک و ریگ و جز آن. ( منتهی الارب ، ماده هَ ی ل ). فروریخته :
بنگر هول روز را که کند
هول او کوه را کثیب و مهیل.ناصرخسرو. || مَهال. هولناک. مخوف. خوفناک ؛ مکان مهیل ؛ جای خوفناک. جای خوف. ( آنندراج ) :
چو بیرون شد از کاروان یک دو میل
به پیش آمدش سنگلاخی مهیل.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) جای ترسناک .

فرهنگ عمید

هولناک: چو بیرون شد از کازرون یک دو میل / به پیش آمدش سنگلاخی مهیل (سعدی۱: ۱۶۶ ).

فرهنگ فارسی

هولناک، مکان مخوف، جای ترسناک
( صفت ) جای ترسناک مکان مخوف .

ویکی واژه

جای ترسناک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال فرشتگان فال فرشتگان