مصنوعات

لغت نامه دهخدا

مصنوعات. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مصنوعة. رجوع به مصنوعة شود. || چیزهای ساخته شده و اختراع شده. ( ناظم الاطباء ). مصنوع کرده شده. ساخته شده. شکل و ترکیب یافته : رشید کاتب چون خواست تا دقایق صناعت اشعار تازی و پارسی بیان کند و در حقایق مصنوعات آن تألیفی سازد بنای کتاب حدائق السحرفی دقائق الشعر بر لغت پارسی نهاد. ( المعجم ص 18 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مصنوعه ( مصنوع ) : رشید کاتب چون خواست تا دقایق صناعت اشعار تازی و پارسی بیان کند و در حقایق مصنوعات آن تالیفی سازد بنائ کتاب حدائق السحرفی دقائق الشعر بر لغت پارسی نهاد ...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه فال انگلیسی فال انگلیسی