مسموم کردن

لغت نامه دهخدا

مسموم کردن. [ م َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به زهر کشتن. زهر خورانیدن. ( ناظم الاطباء ). چیزخور کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). ورجوع به چیزخور کردن شود.

فرهنگ فارسی

بزهر کشتن

ویکی واژه

avvelenare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال زندگی فال زندگی فال اوراکل فال اوراکل فال تاروت فال تاروت