ماترک

لغت نامه دهخدا

ماترک. [ ت َ رَ ] ( ع اِ مرکب ) برجای مانده. آنچه مرده بجای ماند. ترکه.مرده ریگ. میراث. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مرده ریگ و میراث و ماترک در ردیف خود شود.

فرهنگ معین

(تَ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) میراث ، آنچه که از شخص مرده به جا می ماند

فرهنگ عمید

اموالی که از مرده باقی مانده باشد، ارث.

فرهنگ فارسی

آنچه بجامانده، اموالی که ازمرده باقی مانده باشد
( اسم ) آنچه که از کسی ( مخصوصا مرده ) بجای مانده .
برجای مانده میراث

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ارث

ویکی واژه

میراث، آنچه که از شخص مرده به جا می‌ماند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال چوب فال چوب