(فَ تِ ) (ص مف . ) = فرهخته : ادب آموخته ، دانش آموخته ، دارای فرهنگ والا.
فرهنگ عمید
۱. باسواد و برخوردار از ادب، فرهنگ، و دانش. ۲. ادب آموخته، تربیت شده.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - ادب کرده مودب ۲ - ادب آموخته ادیب ۳ - علم آموخته عالم .
فرهنگ اسم ها
اسم: فرهیخته (دختر) (فارسی) (تلفظ: farhikhte) (فارسی: فرهيخته) (انگلیسی: farhikhte) معنی: ادب آموخته، آموخته، مؤدب، فرهیخته، برخوردار از سطح والایی از دانش، معرفت یا فرهنگ