این واژه سرمنشا نیکی، خوشبخت، بخت دار، بختیار و یوش به معنای نیکی، بخت نیک، کسی که بخت یارش است. بخت در زبان لری بختیاری به معنی خدا، آرزو، فرشته می باشد. این واژه از زبان پارسی باستان است و در حالت فاعلی به شکل دارایاواوش درمیآید. این کلمه از ترکیب داریا و هو به وجود آمده و به معنای دارنده نیکی است. در زبان پهلوی، این نام به صورت دارای و داراب ذکر شده و در ادبیات اسلامی نیز به شکلهای دارا، داراب و داریوش آمده است. در سلسله هخامنشی، سه نفر به این نام شناخته شدهاند: داریوش اول یا بزرگ، پسر وشتاسپ؛ دوم، پسر اردشیر اول؛ و سوم، پسر آرسان و نوه داریوش دوم. این نام در زبان پهلوی به صورت داراب ذکر شده و در ادبیات اسلامی به شکلهای دارا، داراب و داریوش آمده است.
داریوش
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
معنی: دارنده نیکی، نام سه تن از پادشاهان ایرانی از سلسله ی هخامنشی، ( = دارا، دارای، داراب ) به معنی دارنده ی نیکی ( بهی )، ( اَعلام ) نام سه تن از شاهان ایرانی از سلسله ی هخامنشی، ) داریوش اول: معروف به داریوش بزرگ ( کبیر ) [، پیش از میلاد] پسر ویشتاسپ، که به یاری بزرگان پارسی گوماتا را دستگیر کرد و خود به پادشاهی نشست، ) داریوش دوم: [، پیش از میلاد] فرزند نامشروع اردشیر اول، او اسپارت را بر ضدّ آتن به جنگ واداشت، ) داریوش سوم: [، پیش از میلاد] که در زمان او اسکندر به ایران تاخت و او را شکست داد، او در جریان فرار به دست کسانش کشته شد، ( در اعلام ) نام چند تن از شاهنشاهان هخامنشی ]داریوش اول یا داریوش بزرگ پسر ویشتاسب، داریوش دوم ( اخس ) پسر اردشیر اول، داریوش سوم، نواده ی داریوش دوم[، مرکب از دارا + وهو ( نیکی )
جملاتی از کلمه داریوش
پس آنگه بفرمود شه داریوش بگفتا به من نیک دارید گوش
چو بر تخت شد داریوش کبیر شهنشاه روشن روان دلیر
هران مهتری بود با عقل و هوش بگفتند شاهنشه داریوش