انخفاض

لغت نامه دهخدا

انخفاض. [ اِ خ ِ ] ( ع مص ) افتاده شدن و به نشیب افتادن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). به نشیب افتادن. ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ فارسی معین ). فروداشته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). بپایین افتادن پس از بلند شدن. ( از اقرب الموارد ). پست شدن. ( فرهنگ فارسی معین ). فرونشستن. ( یادداشت مؤلف ). || با کسره شدن کلمه. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). بخفض شدن حرف. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). فروداشته شدن آواز. ( از اقرب الموارد ): حرف سین متصف به شش صفت همس ، رخاوت ، انفتاح ، انخفاض... است. ( منتهی الارب ). || ( اِمص ) پستی. پائین افتادگی. ( فرهنگ فارسی معین ). پایین افتادگی و نشیب و پستی. ضدارتفاع. ( ناظم الاطباء ). || نزد اهل هیئت در مقابل استعلاء بکار رود. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
- انخفاض افق ؛ در اصطلاح نجوم ، زاویه بین امتداد افق نظری و امتداد شعاع چشم. در صورتی که از سطح زمین بالا رویم. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(اِ خِ ) [ ع . ] (مص ل . ) پایین آمدن از رتبه بالا، پست شدن . ج . انخفاضات .

فرهنگ عمید

پستی و پایین افتادگی، به نشیب افتادن، پست شدن.

فرهنگ فارسی

به نشیب افتادن، پست شدن ، پستی وپایین افتادگی
۱- ( مصدر ) به نشیب افتادن پست شدن . ۲ - ( اسم ) پستی پایین افتادگی . جمع : انخفاضات . یا انخفاض افق . زاوی. بین امتداد افق نظری و امتداد شعاع چشم در صورتیکه از سطح زمین بالا رویم .

ویکی واژه

پایین آمدن از رتبه بالا، پست شدن.
انخفاضات.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال انگلیسی فال انگلیسی استخاره کن استخاره کن