تعظلم

لغت نامه دهخدا

تعظلم. [ ت َ ع َل ُ ] ( ع مص ) تاریک شدن شب و سخت تاریک شدن آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیم
سلیم
گواد
گواد
مجال
مجال
شغال
شغال