( آریغ ) آریغ. ( اِ ) کراهت و کینه یا نفرتی که از قول یا فعل کسی در دل گیرند. دل سردی : آه از غم آن نگار بدمهر کآریغ ز من بدل گرفته.خسروانی.آزیغ را نیز بمعانی مذکوره در فرهنگها ضبط کرده اند و ظاهراً یکی تصحیف دیگریست.
فرهنگ معین
( آریغ ) ( اِ. ) دلسردی ، نفرت ، کینه .
فرهنگ عمید
( آریغ ) ۱. دلسردی. ۲. کینه و عداوتی که از کسی در دل کس دیگر پیدا شود، نفرت: آه از غم آن نگار بد مهر / کآریغ ز من به دل گرفته (خسروانی: شاعران بی دیوان: ۱۲۰ حاشیه ).
فرهنگ فارسی
( آریغ ) ( اسم ) کراهت نفرت کینه . این کلمه بصورت ( آزیغ ) تحریف شده . کراهت و کینه دلسردی، نفرت، اریغ و آزیغ و ازیغ هم گویند، کینه وعداوتی که ازکسی دردل کس دیگرپیداشود