( آق ) آق. ( ترکی ، ص ) سپید. سفید. آق. ( اِخ ) نام طائفه ای از ترکمانان ساکن ایران ، دارای 700 خانوار. || نام طائفه ای از ترکمانان ایران ، ساکن قزل ملته حرگلان دارای سی خانوار.
(گفتگو): مخفف آقا. آق جواد، آق ماشاالله. آقپز، آقتپه. سفید، رنگ سفید، سپید. مجاز آدم سفید پوست. [۱] ↑ واژگانِ (آغ، آق) به چمِ (سپید) واژگانی هندواروپایی هستند. در زبانِ سانسکریت به (سپید، روشن، مایل به زرد )، (gaura) گفته میشده است. نیاز به یادآوری است که در زبانهایِ اوستایی و سانسکریت واژگانی که به (ر، رَ) میانجامند، در یک روندِ زبانی یا به همین شکل میمانند، یا آوایِ (ر/رَ) در آنها حذف میشود یا دچارِ جایگشتِ آوایی با آوایِ پیش از خود میشود (آغر/ آغار) /آغ (زدایشِ آوایِ (ر). چنانکه در رویهیِ 599 از نبیگِ (فرهنگِ سَنسکریت- فارسی) آمده است.