آفری

لغت نامه دهخدا

افری. [ اَ ف َ ] ( اِ ) مخفف آفرین است که در مقام تحسین گویند و بسکون ثانی هم درست است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( مؤید ). کلمه تحسین و آفرین. ( ناظم الاطباء ).
افری. [ ] ( اِخ ) نام دختر سیامک بن مشی بن کیومرث. ( از تاریخ سیستان ص 3 ). و رجوع به تاریخ طبری چ لیدن ص 154 شود.

فرهنگ فارسی

نام دخترد سیامک بن مشی بن کیومرث

فرهنگ اسم ها

اسم: افری (دختر) (فارسی) (تلفظ: afri) (فارسی: اَفري) (انگلیسی: afri)
معنی: آفرین، ( مخفف آفرین )، کلمه تحسین و آفرین

دانشنامه عمومی

آفری. آفری ( انگلیسی: AFRY ) شرکت انرژی سوئدی است، که در سال ۱۸۹۵ تأسیس شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم