امرد پرست

لغت نامه دهخدا

امردپرست. [ اَ رَ پ َرَ ] ( نف مرکب ) بچه باز و لوطی. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بچه باز و لوطی

جمله سازی با امرد پرست

💡 واژه امرد در ادب پارسی و زبان‌های ترکی و عربی و دیگر زبان‌ها وارد شده‌است و گاهی به جای واژه شاهد به کار می‌رود.

💡 و در روايات آمده كه جبرئيل براى مريم به صورت شاب امرد سوى الخلقمتمثل شده است.

💡 نی نواز امرد که نالانم ز دستش چون جرس در میان عاشقان باشد به نی پر همنفس

💡 و اما كلمه مريد از نظر ريشه لغت از ماده مرد (بر وزن زرد) بمعنى ريختن شاخ و برگدرخت است و بهمين مناسبت به نوجوانى كه هنوز مو در صورتش نروئيده امرد گفته ميشود.

💡 جامه باف امرد بود دیوانه او بی حساب می کند با عشقبازان کار در یک جامه خواب

💡 موزه دوز امرد که امشب دیده شد مأوای او رفتم از خود تا کشیدم موزه را از پای او

منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
انس یعنی چه؟
انس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز